محل تبلیغات شما

خوشنویسان بوکان



خبر آنلاین : سیده‌فاطمه ذوالقدر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی پس از دیدار از نمایشگاه آثار بهمن پناهی در فرهنگسرای نیاوران، خبر داد از معرفی خط نستعلیق به عنوان خط رسمی ایران در مجلس حمایت خواهد کرد.

محمدرضا عارف و سیده‌فاطمه ذوالقدر، نمایندگان مجلس شورای اسلامی از نمایشگاه آثار بهمن پناهی که در گالری شماره ۱ فرهنگسرای نیاوران برپاست بازدید کردند.

در پایان این بازدید که با مشایعت سیدعباس سجادی، مدیرعامل بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران همراه بود، محمدرضا عارف، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بهمن پناهی را هنرمندی حاذق دانست و افزود: قطعا آثار این هنرمند در آینده ارزش خود را نشان خواهد داد. ایشان به زیبایی از تنوع رنگ و حروف به شکل‎های مختلف استفاده کرده است.»

وی با اشاره به هنر در دیپلماسی فرهنگی خاطرنشان کرد: زبان هنر زبان کاهش تنش‎ها است. زبان صلح است. زبان وحدت است. زبان انسجام است و مطمئنا هنر می‎تواند بیانگر فرهنگ و تمدن کهن و عمیق ایرانی و در راستای کاهش تنش‎ها و تبلیغات سوء که علیه فرهنگ ایران می‎شود موثر باشد.»

سیده‌فاطمه ذوالقدر، نماینده مجلس و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نیز در سخنانی گفت : بهمن پناهی کوشیده تا میراث ایرانی را در آثار خود به نمایش بگذارد. این آثار قدرت تخیل انسان را بالا می‎برد و انسان را به فکر وا می‎دارد.»

 

او در پایان صحبت‌هایش از پیشنهاد بهمن پناهی مبنی بر معرفی خط نستعلیق به عنوان خط رسمی ایران در نوشته‎ها، مکاتبات، پول رسمی کشور و . به عنوان خط تاریخی، سنتی استقبال کرد و گفت: این پیشنهاد در جلسات کمیسیون فرهنگی مجلس با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح خواهد شد و امیدوارم  در نهایت عملی شود.»

نمایشگاه نقاشی‎خط بهمن پناهی با عنوان موزیکالیگرافی تا ۲۸ تیر در گالری شماره ۱ فرهنگسرای نیاوران برپاست.


  دومین نمایشگاه گروهی خوشنویسی امروز /یکشنبه/ به مناسبت ایام دهه مبارک فجر و گرامیداشت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی در گالری فرهنگسرای سیمرغ اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بوکان گشایش یافت.

رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بوکان روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: در این نمایشگاه آثار خوشنویسی 21 هنرمند خوشنویس ممتاز، فوق ممتاز و هنرجویان فوق ممتاز شهرهای بانه، سقز و بوکان به نمایش در آمده است.
منصور افزود: آثار به نمایش گذاشته شده در این نمایشگاه شامل خط ثلث، نسخ، نستعلیق، شکسته نستعلیق است و بر اساس آیات روح بخش قرآنی، احادیث، پیام های اخلاقی و شیوه های مختلف نوشتن بسم الله کتابت شده است.
وی با اشاره به اینکه در این نمایشگاه 63 اثر خوشنویسی به نمایش گذاشته شده است، اظهار داشت: این نمایشگاه به علت آثار فاخر ارایه شده یکی از پربارترین نمایشگاه ها در حوزه خوشنویسی در این شهرستان به شمار می رود.
به گزارش ایرنا، این نمایشگاه به مدت یک هفته در 2 شیفت صبح و عصر آماده بازدید علاقمندان به هنر خوشنوسی است؛ در شهرستان بوکان بیش از 30 نفر در عرصه های مختلف خوشنویسی مشغول فعالیت هستند.




متولد1353 ایلام
اساتید:غلامحسین امیرخانی- علی شیرازی - یحیی سعادت- علی اشرف صندوق آبادی-  مهدی کاظمی)
1-    سابقه کار حرفه ای در زمینه خوشنویسی بیش از 22 سال.
2-    اخذ مدر ک ممتاز از انجمن خوشنویسان ایران 1374.
3-    عضو کمیته ملی هنرهای تجسمی کشور .
4-    عضو صندوق اعتباری هنرمندان کشور.
5-    نوشتار آیات قرآنی، کتیبه های داخلی و بیرونی مساجد کشورهای سریلانکا، مای و هندوستان.1387
6-    تدریس خوشنویسی قرآنی در حوزه های علمیه کشورهای فوق الذکر. 1387
7-    سابقه تدریس خوشنویسی بیش از 11 سال در آموزشگاههای آزاد خوشنویسی
8-    برپایی نمایشگاههای خوشنویسی انفرادی در کشورهای سریلانکا، مای، هندوستان و ترکیه از طریق جامعه المصطفی و سازمان ارتباطات فرهنگی خارج از کشور.
9-    شرکت در نمایشگاههای خوشنویسی قرآنی به صورت گروهی در کشورهای انگلستان، ترکیه و امارات متحده عربی بین سالهای 1377 الی 1379.
10-    برپایی نمایشگاههای انفرادی خوشنویسی در سالهای 1375، 76، 77، 78، 79، 82، 85 در ایلام و استانهای فارس، اصفهان، تهران، لرستان، کرمانشاه، کردستان، خراسان، آذربایجان شرقی و کهگیلویه وبویر احمد.
11-    کتابت و انتشار گزیده غزلیات سعدی 1381.
12- کتابت جزء سی ام قرآن مجید به سفارش مجتمع بین المللی امام خمینی(ره) (معاونت علوم قرآنی).
13- چاپ و ارائه پوستر با مضامین آیات فاخر قرآنی بیش از 9 مورد.
14- عناوین و مقامهای کسب شده در جشنواره های ملی و بین المللی.
- مقام اول جشنواره ملی خوشنویسی رضوی 1390.
- مقام اول جشنو اره نینوا 1388.
- مقام اول جشنواره غرب کشور1377.
- مقام اول جشنواره طریق جاوید 1381.
- مقام اول جشنواره هنرهای تجسمی کشور تهران 1386.
  - مقام اول جشنواره های تجسمی استان از سال 1383 الی 1387.
- مقام دوم جشنواره بین المللی کاتبان وحی 1389.
- مقام سوم جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر1389.
- جزوشش نفر برگزیده جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر1390.
- برگزیده اولین همایش بین المللی خوشنویسی علی اصغر (ع) 1389.
- مقام سوم جشنواره ملی سیره نبوی (ص) 1389.
- مقام پنجم جشنواره بین المللی میر عماد 1389.
- مقام دوم جشنواره شمال کشور 1378.
- مقام سوم جشنواره طریق جاوید 1378.
- برگزیده جشنواره بین المللی یاسین 1388.
- مقام چهارم جشنواره بین المللی حلیه الشریفه ترکیه 1390.
- مقام سوم جشنواره جائزه البرده امارات 1390.



جهت مشاهده دو اثر ذیل با کیفیت بالا روی آنها کلیک فرمائید





عباس سلطان آبادی- متولد 1361  گوهردشت کرج 
دارای مدرک استادی از شورای ارزشیابی انجمن خوشنویسان ایران و عنوان جوانترین استاد ایران
دارای مدرک درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی      
مدیر مسول خانه ی خوشنویسی استان البرز( تاسیس 1388)
 شروع فعالیت دیماه سال 79- اساتید: استاد زین العابدین واشقانی- استاد کیومرث مرآتی- استاد حسین غلامی و استاد غلام حسین امیرخانی
 -اخذ مدرک ممتاز سال 82 با نمره 20 و برگزیده کشوری
-برگزیده کنگره میرعماد سال83 قزوین
-رتبه اول جشنواره سراسری طریق جاوید سال84
-رتبه اول جشنواره قلم استان تهران
-رتبه دوم جشنواره هنر جوان حوزه هنری سال 87
-رتبه سوم نمایشگاه بین المللی قرآن کریم- رتبه دوم نمایشگاه بین المللی قرآن کریم
- رتبه دوم جشنواره قلم استان تهران
-برگزیده جشنواره تجسمی جوانان کشور سال 85 اردبیل
-برگزیده مسابقه بشنو از نی ویژه جوانان سال 87
-برگزیده جشنواره خوشنویسی مقدس یاسین سال88
- برگزیده اولین دوسالانه خوشنویسی سال 89
- برگزیده جشنواره ملی جوان ایرانی و
نمایشگاه انفرادی ازبکستان سال85
نمایشگاه انفرادی کاخ نیاوران بهار 86
نمایشگاه انفرادی کرج باشگاه میلاد سال 87
کتابت گزیده غزلیات سعدی سال 84(چاپ شده)
کتابت غزلیات شاعر معاصر امیر عاملی 220 صفحه موجود در موزه حرم حضرت معصومه سلام الله
کتابت گزیده غزلیات شمس تبریزی به انتخاب علی دهباشی(چاپ شده)
کتابت دیوان حافظ در حال کار


جهت مشاهده آثار ذیل با کیفیت بالا روی آنها کلیک فرمائید

  

  



جلسه ششم کلاس (فوق ممتاز و استادی) استاد صندوق آبادی با حضور گرم و پرشور هنرجویان و هنرمندان در تاریخ 97/2/27

در شعبه تهران بزرگ برگزار گردید، این جلسه همچون جلسه پیش با استقبال هنرمندان ارجمندی از اقصی نقاط کشور (تبریز-شیراز- بجنورد - همدان - ساوه - گچساران - نیشابور - درود - قزوین - مازندران - خوزستان - مراغه - اهر -شاهین دژ -  تهران و .  نیز هنرمندان دیگری از بوشهر و بیرجند) مواجه شد که آثار خود را جهت بررسی به استاد ارائه نمودند. در ادامه کلاس، آثار این هنرمندان که با قلمهای مشقی تا کتیبه تحریر شده بود همزمان با مباحث تئوری رفع اشکال گردید .

این کلاس به صورت پیوسته به مدت یک سال که شامل 12 جلسه (هر ماه یک جلسه در روز پنجشنبه) می باشد برگزار خواهدگردید. کلیه هنرمندان فارغ التحصیل ممتاز به بالا می توانند در این کلاس ها حضور داشته و ثبت نام نمایند.

 

نمونه ای از اشکالگیری آثار هنرجویان توسط استاد در جلسه ششم


 


     




 

   براساس این خبر ، روز پنج شنبه مورخ  20 اردیبهشت 1397 همزمان با روز بزرگداشت خوانسار،  فرهنگسرای خانواده شهرستان خوانسار نیز افتتاح شد . در این مراسم اساتید و هنرمندان و مقامات شهرستان خوانسار واستاد پیشکسوت و چهره ماندگار، شکسته نویس معاصراستاد یدالله کابلی نیزحضورداشتند . پس از افتتاح فرهنگسرا و نگارخانه استاد کابلی ، اثر فاخر و چشم نواز ایشان  توسط خود استاد کابلی رو نمایی گردید . سپس وی سخنان کوتاهی درمورد آثارو پیشینه فرهنگ و هنر خوانسار ایراد نمودند . 

همچنین در این مراسم گروه موسیقی ادیب خوانساری به اجرای فاخر موسیقی اصیل ایرانی پرداختند . در بخش بعدی کلیپی بسیار زیبا از زنده یاد حاج سید تقی صادق خوانساری و خانواده محترم ایشان پخش شد . در بخش پایانی مراسم هنرمندان برجسته کشوری استاد حسام الدین سراج و استاد غلامرضا رضایی به بداهه خوانی پرداختند که با استقبال بسیاری رو به رو شد و نیز دراین مراسم استاد غلامرضا وکیلی ، استاد علی فرزانه و استاد محمد رضا رحیمی هر کدام یکی از آثار فاخر خود را به فرهنگسرا اهدا نمودند.


 کتابت آیات منتخب قرآن کریم بمناسبت ماه مبارک رمضان توسط هنرمندان خوشنویس 
به همت اداره ارشاد و انجمن خوشنویسان شهرستان تکاب همراه  با ضیافت افطار و حضور فرماندار محترم شهرستان تکاب در تاریخ 17 خرداد ماه 1397 برگزار شد.

 

 


استاد فلسفی

بیوگرافی

امیر احمد فلسفی در سال 1337در اهواز متولد شد.

او در دبستان‌های سعادت جعفری و دبیرستان شهپور به تحصیل پرداخت و دررشته طبیعی دیپلم گرفت.

نوشتن خط را از سن ده‌سالگی شروع کرد و خوشنویسی را در کلاس‌های آزاد خوشنویسی نزد مرحوم استاد سید حسن میرخانی آموخت.

سپس به ترتیب از استاد خروش خوشنویسی را فرا گرفت و پس از آن نزد استاد امیرخانی رفت وسرانجام در سال 1359موفق به دریافت مدرک ممتاز در خط نستعلیق شد.

از همین سال مشغول تعلیم هنر آموزان در انجمن خوشنویسان ایران شد و بنابر شایستگی در زمینه خط و خوشنویسی در سال 1377 به دریافت گواهینامه استادی نائل آمد.

او باخط زیبای خود آثاری از قبیل دیوان حافظ،رباعیات خیام،دوبیتی های باباطاهر،قسمت هایی از اشعار شاهنامه، دیوان حسن زاده آملی، گلستان سعدی،کلیات اقبال لاهوری،ترکیب نستعلیق وغیره راکتابت کرد که نشان از کوشش او در زمینه خوشنویسی دارد.

استاد فلسفی در زمینه اقلام ریز و درشت نیز تواناست.

علاوه بر تدریس، داوری نمایشگاه‌ها و مسابقات خوشنویسی و برگزاری نمایشگاه‌های متعدد از آثار این هنرمند نیز در کارنامه فعالیت‌های هنری‌اش به چشم می‌خورند.

۱۵/۱۱/۱۳۳۷ – ۴ / ۲ / ۱۹۵۹:  تولد

۱۳۴۴: آغاز خوشنویسی – آموزش نستعلیق نزد آقای ابن علی بابایی

۱۳۵۴: خوشنویسی اولین کتاب

۱۳۵۵: ورود به انجمن خوشنویسان ایران وتلمذ نزد استاد سیّد حسن میرخانی

۱۳۵۷: استفاده از کلاس مکاتبه ای و حضوری استاد کیخسرو خروش

۱۳۵۸: تلمذ نزد استاد غلامحسین امیرخانی + نخستین نمایشگاه انفرادی : ( پونا ، هندوستان )

۱۳۵۹: دریافت گواهینامه ممتاز و شروع تدریس در انجمن خوشنویسان ایران

۱۳۶۳: خوشنویسی دیوان باباطاهر

۱۳۶۴: خوشنویسی گلستان سعدی + خوشنویسی دیوان اشعار استاد حسن زاده آملی

۱۳۶۵: خوشنویسی دیوان حافظ

۱۳۶۶: خوشنویسی کلیات اشعار فارسی علامه اقبال لاهوری ( چاپ در پاکستان )

۱۳۶۷: خوشنویسی مقاله نوروز دکتر علی شریعتی + تالیف کتاب ترکیب در نستعلیق

۱۳۶۸: خوشنویسی مرقع درخت دوستی + دیوان حافظ تحریر دوم

۱۳۶۹: خوشنویسی کتاب پرده هایی از شاهنامه

۱۳۷۰: خوشنویسی گلستان سعدی تحریر دوم + خوشنویسی ترجیع بند خواجوی کرمانی

۱۳۷۱: خوشنویسی رباعیات خیام

۱۳۷۲: خوشنویسی ترجمه فارسی قرآن کریم همراه با خط نسخ استاد میرزا احمد نیریزی ( چاپ یونسکو ۱۳۸۱ )

۱۳۷۳: برنامه ریزی و اجرای مدون کلاس فوق ممتاز نستعلیق در انجمن خوشنویسان ایران

۱۳۷۴: خوشنویسی نرم افزار نستعلیق چلیپا + غبار نویسی » دومین نمایشگاه انفرادی : ( تهران )

۱۳۷۵: خوشنویس متن عربی و ترجمه فارسی دعای کمیل

۱۳۷۶: خوشنویسی مرقع گلستان + خوشنویسی کتاب بسم الله ( چاپ ۱۳۸۴ به نام گنج رحمت )

۱۳۷۷: تالیف کتاب کشیده + خوشنویسی دیوان حافظ تحریر سوم + نیایش » سومین نمایشگاه انفرادی : ( تهران ) + خوشنویسی مقدمة کتاب در خلوت حافظ»

۱۳۷۸: دریافت مدرک استادی » از انجمن خوشنویسان ایران + انتخاب و خوشنویسی گزیدة غزلیات سعدی

۱۳۷۹: خوشنویسی مرقع صبح امید + خوشنویسی و چاپ کتاب : یاد یار مهربان » + خوشنویسی دیوان حافظ تحریر چهارم + چهارمین نمایشگاه انفرادی ( دهلی نو ، هندوستان )+ خوشنویسی های کتاب عکس ‌ چشم اندازهای ایران »

۱۳۸۰: خوشنویسی متن عربی و ترجمه فارسی دعای کمیل تحریر دوم ( چاپ ۱۳۸۴ ) + پنجمین نمایشگاه انفرادی : ( دانشگاه سوربن پاریس ) + خوشنویسی های کتاب عکس ایران ، نیکول » + خوشنویسی کتابچة مقدمة قرآن نیریزی چاپ آلمان

۱۳۸۱: ششمین نمایشگاه انفرادی : ( دوبی ) + خوشنویسی مرقع البرده »

۱۳۸۲: خوشنویسی مرقع مناجات حضرت امیر »

۱۳۸۳: تالیف جزوه : نستعلیق نویسی قرآن کریم »

۱۳۸۴: خوشنویسی و چاپ گزیده غزلیات حافظ – نمایشگاه بسم الله ( تهران)

استاد فلسفی انجمن خوشنویسان ایران

استاد فلسفی انجمن خوشنویسان ایران

استاد فلسفی انجمن خوشنویسان ایران

 


امیرخانی 1  انجمن خوشنویسان  ایران

غلامحسین امیرخانی درسال 13 ، در طالقان به دنیا آمد. پس از به پایان بردن دوره ابتدایی ، مدتی در بازار به کار آزاد

پرداخت ، سپس به آموختن فن خط روی آورد و با ممارست فراواندر زمینه این هنر سرآمد گردید. استاد امیرخانی از سال 1340 در ادره کل هنرهای

زیبا به سمت خطاط استخدام شد. از مشاغل دیگر وی می توان به مدیریت انجمن خوشنویسان ایران ، مدیریت فرهنگسرای ارسباران ( هنر)

اشاره کرد. وی در سال 1387نشان درجه یک فرهنگ و هنر را دریافت کرد. غلامحسین امیرخانی از سن هفت سالگی به مدرسه رفت. با به پایان بردن دوره ابتدایی ، مدتی در بازار

به کار آزاد پرداخت ، سپس به آموختن فن خط روی آورد و با ممارست فراوان در زمینه هنر خوشنویسی سرآمد گردید.امیرخانی کلاس اول دبستان را در زادگاهش

گذرانده است، خانواده این خوشنویس پس از گذراندن کلاس اول، مجدد به تهران منتقل می شوند. او دوره ابتدایی را در خیابان ظهیرالاسلام، مدرسه

مسعود سعد می گذراند و بعد از دوره ابتدایی به صورت شبانه ادامه تحصیل می دهد.

امیرخانی انجمن خوشنویسان ایران 2

سال ۱۳۳۸ سالی است که افتخار ورود غلامحسین امیرخانی را به عرصه خط و خوشنویسی، به طور جدی و حرفه ای، در خود دارد. در این سال یکی دیگر از نقاط عطف زندگی این خوشنویس شکل می گیرد: در سال ۱۳۳۸ به صورت حرفه ای به سمت خوشنویسی گرایش پیدا کردم و با انجمن خوشنویسان ایران و مرحوم استاد سید حسین میرخانی» آشنا شدم. مکتب هنری، اخلاقی و شخصیت پرجاذبه ایشان یکی از آن نقاط عطف دیگری بود که در زندگی من پیدا شد. سید حسین میرخانی» در قدم گذاشتن من به این راه تأثیر زیادی داشت. شخصیت ایشان به لحاظ اخلاقی مرا جذب کرد. جوانان و نوجوانان تشنه محبت هستند و هرجا نشانه ای از این احوالات ببینند، مجذوب می شوند."

استادان و مربیان:غلامحسین امیرخانی درس خط را در محضر استادانی چون سیدحسین میرخانی و سیدحسن میرخانی فراگرفت. علاوه برآن وی از خط نوشته های استادانی چون میرعمادالحسنی ، میرزای کلهر ، عمادالکتاب ، علی اکبر کاوه و چند تن دیگر تعلیم و سرمشق گرفت. آثار ادبی و موسیقی تأثیر زیادی بر استاد امیر خانی گذاشته اند. او با استادان موسیقی و ادبیات زیادی رابطه داشته است اما وقتی نام کسانی را که بر او تأثیر گذار بوده اند، سووال میشود، فقط به استادش مرحوم سید حسین میرخانی اشاره می کند او می‌گوید: سید حسین میرخانی موسیقیدان بزرگی بود و کمانچه ایشان جزو کمانچه های تراز اول بود. این را استاد بنان می گفت و من خودم شخصاً از ایشان شنیدم.غلامحسین امیرخانی با محمد رضا شجریان همکلاس بوده اند و هر دو شاگرد سید حسین میرخانی.

امیرخانی 2 انجمن خوشنویسان ایران

لیست تمامی آثار استاد امیرخانی

1-مولانا محمد فضولی    2- آئینه خانه( عرس بیدل دهلوی )    3- آداب الخط اصل چاپ اول  مهر 71    4- کتابت استاد برای استاد حسین میرخانی    5- بهار در پائیز

6- چند برگی از قرآن     7- دعای کمیل   8-دکتر حشمت جنگلی   9- پیشوای بزرگوار امام جواد 1353   10- سیاه مشق های استاد    11- حافظ چاپ  1383

 12- مقدمه حافظ چاپ سال 67 (33 صفحه)  13- کپی سرمشقهای سرکلاسی  14- منشور انقلاب اسلامی   15- منشور بانک ملت  16-مشق تمنی

17- مقدمه کتاب کلک شیدائی  - محتشم   19- مناجات امیرالمومنین  20- پیام مهربانی نوروز     21- رسم الخط   22- روش نستعلیق نویسی (6 جلد) رسم الخطهای قدیم استاد

23-رباعیات خیام  (چاپ اول)  24- صحیفه هستی  25- سرو سایه فکن   26- مقدمه رومه شرف وشرافت 27- ترجیع بند هاتف كتابت سری دوم (چاپ سال 69 )

28-ترجیع بند هاتف اصفهانی دهه 50   29- پوستر های امیر خانی ( بی نظیر )  30- آثار نمایشگاهی امیر خانی 31- تصاویر امیر خانی ( حدود 800 عکس در حالتها و مکانهای مختلف از استاد )

32- مقدمه کتاب میرعماد ( تاریخ مختصر داستانی ایران )  33- مقدمه کتاب  قطعات میرعماد  34- فیلم سخنرانی ها و . از استاد امیر خانی  35-چلیپا های استاد که در کتبشان منتشر نشده

36- خواجوی کرمانی چاپ سال 1370   37- قصیده قرآنیه  38- وصیت نامه آیت الله العظمی گلپایگانی  39- گزیده آثار  40- یاد نامه کلهر  41- استادان بزرگ نستعلیق42- قطعات منتخب استاد امیر خانی (1)

43- قطعات منتخب استاد امیر خانی (2)  44- قطعات منتخب استاد امیر خانی (3)  45-بخشهایی از شاهنامه  46-تضمین گلچین اشعار سعدی با اشعار حیدر اقای تهرانی معروف به معجزه بقلم استاد امیرخانی

 

 


استاد الهه خاتمی انجمن خوشنویسان ایران

الهه خاتمی

استاد انجمن خوشنویسان ایران

• متولد: ۱۳۳۸ تهران
• تحصیلات : لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه علامه طباطبایی
• مدرک درجه ۱ هنری معادل دکتری
• اخذ مدرک ممتاز : ۱۳۶۶
• اخذ مدرک استادی : ۱۳۸۶ (اولین استاد زن در خط نستعلیق)
• اساتید: استاد غلامحسین امیرخانی – استاد امیراحمد فلسفی
• تدریس در انجمن خوشنویسان : از سال ۱۳۶۶ ( نفر اول آزمون انتخاب مدرس در سال ۱۳۶۶)
• عضو و دبیر شورای انجمن خوشنویسان شمیرانات
• عضو هیئت تشخیص اوراق امتحانی انجمن خوشنویسان ایران
• داور جشنواره های مختلف خوشنویسی
• نفر اول و اثر برگزیده و دیپلم افتخار مسابقات و جشنواره های خوشنویسی از جمله : آینه در آینه ، ۱۳۷۵-اولین جشنواره ی خوشنویسی جهان اسلام ، ۱۳۷۶ – جشنواره ی مهر ، ۱۳۷۸ – جشنواره ی تکریم حضرت علی(ع) ، ۱۳۷۹ – برگزیدۀ جشنوارۀ بانوان قرآن پژوه – نفر دوم بینال بین المللی الجزایر در ازرشیابی میان خطوط رایج ، ۱۳۹۰

نمایشگاه های انفرادی :
۱٫ لندن – انگلستان ۱۳۷۱
۲٫ تهران – موزه رضا عباسی ۱۳۷۹
۳٫لبنان – بیروت ۱۳۸۰
۴٫تایلند – بانکوک ۱۳۸۱
۵٫سنگال – داکار ۱۳۸۳
۶٫تهران – گالری شمس ۱۳۸۴
۷٫مشهد – نگارخانه رضوان (آستان قدس رضوی) ۱۳۸۵
۸٫تونس ۱۳۸۷
۹٫ترکیه – استامبول ۱۳۸۹
۱۰٫ترکیه – آنکارا ۱۳۸۹
۱۱٫الجزایر ۱۳۹۰
۱۲٫فرانسه – پاریس ۱۳۹۱
۱۳٫چین – پکن ۱۳۹۲
۱۴- سویس – مونترو ۱۳۹۲

نمایشگاه های جمعی :
۱٫شرکت در کلیه ی نمایشگاه های داخلی انجمن خوشنویشان ایران از سال ۱۳۶۶ تا کنون
۲٫شرکت در کلیه ی نمایشگاه های خارجی انجمن خوشنویسان در کشور های آمریکا – کانادا – پاکستان – دوبی – کویت – فطر – شارجه – عربستان – مراکش – تاجیکستان – ترکیه
۳٫شرکت در نمایشگاه قرآن
۴٫حضور و شرکت در نمایشگاه های جمعی اساتید خوشنویس در گالری سعد آباد و گالری شمس ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶

چاپ آثار:

۱٫شرکت در مرقع گنج نور (آثار اساتید) ، چاپ سروش ۱۳۶۶
۲٫شرکت در آلبوم هزار فراز شاهنامه ی فردوسی ، چاپ انجمن خوشنویسان ایران ۱۳۶۹
۳٫خوشنویسی روی جلد و مقدمه و یک قطعه تابلو و یک سیاه مشق در کتاب دیوان پروین اعتصامی ، چاپ انجمن خوشنویسان ،۱۳۷۳
۴٫شرکت در آلبوم حضرت فاطمه (س) ” چاپ امور فرهنگی اداره فرهنگ وارشاد اسلامی
۵٫شرکت در چاپ کتاب ” نقش ها و رنگ ها” ، منتخبی از آثار تجسمی بانوان استان تهران ، معاونت هنری و سینمایی اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی ، ۱۳۸۰
۶٫کتاب این شرح بی نهایت” گزیده ی آثار خوشنویسی الهه خاتمی ، آستان قدس رضوی ، ۱۳۸۵
۷٫چاپ اثر در کتاب :تفسیر جمال” ، آثار هنری قرآنی بانوان هنرمند ، ۱۳۸۶
۸٫چاپ اثر در مرقع نخستین جشنواره ی خوشنویسی اکو ،۱۳۸۹
۹٫چاپ اثر در کتاب ن خوشنویس از گذشته تا حال” ، تالیف دکتر هلال کازان ، ترکیه ۲۰۱۰
۱۰٫چاپ آثار در مجلات و رومه ها و نشریات مختلف

سخنرانی و مصاحبه-وُرکشاپ

۱٫بحث پیرامون موضوع ایران و هنر خوشنویسی” در تلوزیون بیروت ، ۱۳۸۰
۲٫سخنرانی در دانشگاه هنر بانکوک با موضوع خوشنویسی چیست؟” به زبان انگلیسی ،۱۳۸۱
۳٫سخنرانی در دانشگاه هنر داکار ، و برگزاری کارگاه هنری به زبان انگلیسی ، ۱۳۸۳
۴٫سخنرانی در مسجد بزرگ داکار با موضوع ” تاریخچه ی هنر خوشنویسی و جایگاه ن خوشنویس” به زبان انگلیسی، ۱۳۸۳
۵٫میهمان ویژه ی اولین جشنواره ی هنرهای اسلامی در کویت ، به عنوان هنرمند زن ایرانی مدعو و شرکت فعال در جلسات تحلیل و بررسی جایگاه هنر خوشنویسی در میان کشورهای اسلامی ، ۱۳۸۵
۶٫سخنرانی در جلسه اختتامیه جشنواره ی هنرهای اسلامی به دعوت ریاست سازمان ارسیکا ، پیرامون دو موضوع ۱-هنر خوشنویسی،هنر مشترک کشور های مسلملن ۲- نقش ن ایرانی در ترویج فرهنگ و هنر با بهره مندی از هنر خوشنویسی .
۷٫سخنرانی و کارگاه خوشنویسی در یزد با عنوان از نوشتار تا هنر خوشنویسی” ، ۱۳۸۶
۸٫سخنرانی در سمپوزیوم بین المللی ن خوشنویس در استامبول ترکیه به زبان انگلیسی ، ۱۳۸۹
۹٫ورکشاپ در کتابخانۀ مرکزی شهر پکن ۱۳۹۲
۱۰٫ورکشاپ در ششمین نمایشگاه هنرهای اسلامی در مسجد کبیر کویت-۱۳۹۲

خرید آثار توسط موزه ها و مراکز هنری:

۱٫موزه ی هنر های معاصر ایران
۲٫موزه ی هنر های اسلامی و مرکز گفت گوی میان تمدن ها در شارجه
۳٫موزه هنرهای اسلامی کویت
۴٫موزه ی شخصی دکتر محمد المر در دبی
۵٫موزه قرآن تهران
۶٫نمایشگاه قرآن تهران

استاد الهه خاتمی انجمن خوشنویسان ایران

استاد الهه خاتمی انجمن خوشنویسان ایران


 استاد سیده صغری حسینی(مدرس انجمن خوشنویسان ایران)
متولد 1339 تهران 
ممتاز 1364 
اساتید : غلامحسین امیر خانی - محمد حیدری 
تحصیلات : كاردانی تربیت بدنی 
تدریس در انجمن خوشنوبسان ایران، شعبه تهران از سال 1364 
تدریس در مركز تربیت معلم شهید شرافت از سال 1377 
نمایشگاه انفرادی آثار قرانی در كشور سری لانكا 1384 

استاد صغری حسینی انجمن خوشنویسان ایران

 

شركت در نمایشگاههای گروهی : كلیه نمایشگاههای گروهی انجمن خوشنویسان ازسال 1364 از جمله كنگره شعر و ادب و هنر در اصفهان بهار ، 1364 - بانوان خوشویس ، موزه هنر های معاصر 1372 ، بزرگداشت حافظ ، شیراز 1367 - بین المللی قران كریم 
چاپ آثار در البومها و كتابهای انتشارات انجمن خوشنویسان ایران از جمله كتابت بخشی از دیوان پروین اعتصامی ، كتاب صد فال و غزل حافظ 
عضویت در: مجامع نمایندگان انجمن خوشنویسان ایران(تمام دوره ها) 

هیئت تشخیص ( امتحانات ) خط نستعلیق ( كتابت ) دوره عالی و بازرس انجمن خوشنویان ایران شعبه شمیرانات 
كسب رتبه ها: رتبه اول خط شكسته جشنواره آینه در آینه 1378 - رتبه اول خط شكسته دهمین نمایشگاه بین المللی قرآن كریم 1382 
رتبه اول خط شكسته جشنواره امام علی (ع) 1379 
رتبه دوم خط شكسته اولین جشنواره آثار تجسمی معلمان هنرمند 1372 - دریافت لوح افتخار از اولین جشنواره خوشنویسی جهان اسلام 1376 - دریافت لوح تقدیر از دومین جشنواره خوشنویسی جهان اسلام 1382 - دریافت لوح تقدیر از ریاست جمهوری اسلامی در همایش بانوان قرآن پژوه 1384 
دریافت مدرك درجه 2 هنری 1386 و تائیدیه استادی از شورای ارزشیابی هنری انجمن خوشنویسان ایران

 استاد سیده صغری حسینی(مدرس انجمن خوشنویسان ایران)


کابلی خوانساری 1

بی هیچ تردید استاد ید الله کابلی خوانساری یکی از تاثیر گذارترین

 هنر مندان معاصر است که با پدید آوردن شیوه ای تلفیقی در خط

شکسته توانسته است بسیاری از نیاز های جامعه هنری امروز را

جوابگو باشد . استاد یدالله کابلی متولد 1329 هجری شمسی در

 خوانسار است که  فعالیت های  رسمی  خوشنویسی خود ار از

 سال 1347 آغاز نموده است .

   خط نستعلیق را حدود سه سال در نزد استاد , شادروان سید حسن میر خانی آموخت. چنانچه که خود استاد می گوید در آن زمان جز اندک نسخه های خط شکسته نستعلیق که هر از چند گاه در نشریات چاپ می شد اثری از این نوع خط یافت نمی شد لیک همان چند عکس بی رمق چنان استاد را به خود مجذوب کرد که پس از کسب اجازه از استاد خود به سمت احیاء این خط کشیده شد تا اینکه بعدا آموزش این هنر اصیل در دستور کار انجمن خوشنویسان قرار گرفت.

     از اساتید شکسته نویس دیرین باید استاد درویش عبد المجید – خورشید پرفوغ و بی غروب شکسته نویسی – را نام برد که بعد از آن میرزا حسن اصفهانی , محمد رضا اصفهانی , میرزا کوچک اصفهانی , محمد علی شیرازی و نهایتا سید گلستانه را نام برد که پل ارتباطی بود بین نسل گذشته با دوران معاصر. استاد کابلی از جمله نادر هنر مندانی است که نه تنها نسوخ ذوق هنری افراد را در شیوه نگارشرا نفی نمی کند بلکه چنانچه بدعت ها خارج از اصول و قواعد مقبول نباشد یکی از نقاط قوت خط می داند و همین نگرش باعث شده که سبک خود استاد , شمایل شکسته نویسی را به سر حد اعلی برساند و همین باعث احیاء دوباره خط و گرایش جوانان امروز به این خط شده است.

اثر2 استاد کابلی انجمن خوشنویسان ایران 

اثر 1 استاد کابلی انجمن خوشنویسان ایران


کلهر انجمن خوشنویسان ایران

میرزا محمدرضا کلهر (۱۲۴۵- ۱۳۱۰ه‍.ق) یکی از خوشنویسان ایران در زمان قاجاریه است.

میرزا محمد رضا کلهر از خوشنویسان دوره ناصری و از نستعلیق‌نویسان زبردست مهم تاریخ هنر ایران است که شیوه خاصی در نستعلیق‌نویسی ایجاد کرد. این شیوه بر نستعلق‌نویسان پس از او و تازمان حاضر بسیار موثر بوده و شیوه رایج در نستعلیق‌نویسی دوران معاصر شد.

محمد رضا کلهر فرزند 'محمدرحیم بیک' بود. او در جوانی به سبب زندگی ایلی به سوارکاری و تیراندازی تمایل داشت. از این رو مردی خوش‌بنیه و نیرومند بار آمد. بعدها به کار خوشنویسی رو آورد؛ بنابراین به تهران آمد و نزد میرزا محمد خوانساری شاگرد محمد مهدی تهرانی تعلیم خط گرفت. از آنجایی که از استادان خود پیشی گرفت از روی خطوط باقی مانده از میرعماد مشق کرد. حتا یکبار به اصفهان رفت تا از روی کتیبه معروف میرعماد در تکیه میرفندرسکی مشق کند.

او افزون بر نستعلیق در شکسته نویسی نیز استاد بود. میرزا رضا چون در نستعلیق سرآمد شد و شهرت یافت ناصرالدین شاه قاجار او را احضار کرد و بسیار مورد توجه شاه قرار گرفت. حتا شاه اندکی شخصاً نزد وی مشق خط کرد. ناصرالدین شاه خواست که وی در وزارت انطباعات (وزارت چاپ) به کار گمارده شود اما از آنجایی که میرزا مردی بلندهمت و آزادمنش بود نپذیرفت و به کتابتی مختصر و دستمزدی اندک می‌ساخت. فقط یکبار که ناصرالدین شاه به مشهد می‌رفت به شوق زیارت آستانه حضرت رضا در اردوی شاه ملازم شد. او در این سفر در ضمن سفر کار خوشنویسی رومه وقایع اتفاقیه را انجام می‌داد که به تدریج چاپ می‌شد. پس از بازگشت از خراسان با شیوع همگانی وبا در تهران، او هم مبتلا شد و در روز جمعه ۲۵ محرم الحرام سال ۱۳۱۰ در گورستانی که اکنون محل آتش‌نشانی شهرداری تهران است به خاک سپرده شد.

در دوره قاجار با ظهور پدیده چاپ و چاپ سنگی و همچنین گسستگی ارتباط خوشنویسان با سلسله اساتید قدیمی در خط ایرانی به ویژه نستعلیق‌نویسی تغییراتی حاصل شد.

از سویی جامعه‌ای که گام‌های نخست برای حرکت به‌سوی مدرن شدن را طی می‌کرد. خوشنویسی هم به سمت هنرهای کاربردی رفت و با این تحولات همراه شد. خوشنویسی ایرانی با از دست دادن مصرف اصلی آن یعنی کتابت و مواجهه با نیازهای جامعه مدرن در قرن اخیر روند تازه‌ای را دنبال کرد.

محمدرضا کلهر با نگارش رومه‌هایی چون شرف و شرافت و کتاب‌هایی چون فیض‌الدموع وسفرنامه‌های ناصرالدین شاه قاجار به خراسان نمونه‌هایی برای تمرین مشق در وسعت زیاد برای مشتاقان به‌جای گذاشت. او به جهت خوشنویسی بر روی سنگ و با مرکب غلیظ که برای چاپ سنگیاجتناب‌ناپذیر بود شیوه‌ای ای پدید آورد که حروف آن چاق و کشیده‌ها کوتاه بودند.

 از آنجایی که ارتباط خوشنویسان در اواخر دوره قاجار با سلسله اساتید قدیمی قطع شده بود آثار چاپ شده محمدرضا کلهر سرمشق خوبی برای علاقه مندان به خط به شمار می‌رفت این شیوه تا همین یکی دو دهه اخیر، شیوهٔ رایج و مطلوب خوشنویسان معاصر بود.

میرزا محمد رضا کلهر مردی پاکدامن، بلند نظر، هنردوست و خوش محضر بود و از لذایذ دنیا جز هنر خود به به چیزی علاقه‌ای نداشت. برخی از روزها هجده ساعت را صرف مشق خط می‌کرد و اغلب خط‌های خود را چون مناسب طبع‌بلند خود و دور از انتظارش می‌یافت محو ‌کرده و از بین می‌برد. بیشتر آنچه از او مانده رقم (امضاء) ندارد.

او برای امرار معاش به کتابت چند کتاب پرداخته که خوشبختانه باقی مانده‌اند. از مهمترین آثار خطی اوفیض‌الدَموع است که در کتابخانه سلطنتی ایران نگهداری می‌شده است.

پس از کلهر عمادالکتاب سیفی قزوینی از آثار او مشق کرد و این شیوه را رواج داد. عمادالکتاب را می‌توان آخرین حلقه از سلسله استادان پیشین در خط دانست که از او آداب المشقی» باقی ماند و همین او را به سلسله خوشنویسان معاصر متصل کرد.

از شاگردان مستقیم میرزا رضا کلهر میرزا زین العابدین شریفی قزوینی معروف به ملک ‌الخطاطین است. از نظر اشاعه هنر خوشنویسی و شیوه خطاطی کلهر مهمترین شاگرد او آقاسید مرتضی برغانی بود که سبک کلهر را به دو فرزند خود حسن میرخانی و حسین میرخانی آموزش داد. این دو استاد که با یک واسطه شاگرد کلهر محسوب می‌شوند با تاسیس انجمن خوشنویسان ایران در تعلیم خوشنویسان معاصر بسیار کوشیدند.

میرزا محمد رضا کلهر (کرمانشاهی) نامدار ترین خوشنویس دوره قاجار در 29 امرداد ماه سال 1271 خورشیدی برابر با 25 محرم الحرام 1310 ه. ق دار فانی را وداع گفت.

میرزا محمد رضا کلهر در یکی از روزهای تابستانی سال 1245 ه. ق در کرمانشاه متولد شد. پدرش محمد رحیم بیگ سردسته سواره رو فوج کلهر بود . ایل کلهر که شهرتش را از سوار کاری و شمشیر زنی بدست آورده ، تمام جوانانش را به آموختن سوارکاری و شمشیر زنی وادار می ساخت و محمد رضا نیز از این قاعده مستثنی نبود. برادر بزرگش ، نوروز علی سوار کار و شمشیرزن ماهری بود.

عد از درگیری که بین ایل کلهر و دیگر قبایل ایجاد شد، محمد بیش از پیش خود را با جنگ و گریز بیگانه می یافت، چون به خلوت ، انزوا ، صلح وآشتی تمایل داشت. او بعد ازاتمام این درگیری، مصمم شد، شمشیر و اسب را با وجود مهارتی که کسب کرده بود، برای همیشه رها کند . تصمیم گرفت خواندن و نوشتن را از پسر عمویش که خط خوشی داشت ، بیاموزد. در همین روزها، به قلم باریک نی و خط خوش پسر عمو، دلبستگی پیدا کرد. گویی از پیچ و تاب خط به آرامش قلبی می رسید.

هنگامی که محمدرضا سنین کودکی را پشت سر گذاشت ، نوروز علی به امر پدر، این فنون را به محمدرضا آموزش داد . او گاهی از بی توجهی محمد رضا گله می کرد. محمدرضا روحیه خود را با این فن سازگار نمی دید، چون آنقدر که از تماشای یک لاله وحشی لذت می برد، از سوارکاری و شمشیرزنی چیزی دستگیرش نمی شد.

آنقدر از روی خط پسرعمویش نوشت تا یقین کرد مثل او نوشته است. شاید هم بهتر' اما افسوس که در میان ایل، استاد خوشنویسی نبود، تا بتواند نزد او خطش را به سرانجام برساند . سرانجام تصمیم گرفت برای نیل به مقصودش به تهران عزیمت کند. این مساله را با پدر بازگو کرد، رضایت پدر او را خشنود ساخت و با اعتماد به نفس بیشتری راهی 'دارالسلطنه' – پایتخت شد.

محمدرضا در تهران، شاگرد مکتب میرزا محمد خوانساری شد. میرزا، خط نستعلیق را به استادی و مهارت تمام می نوشت، و دارای شهرت بسیار در این خط بود. محمد هر روز صبح کنار اسباب کتابت استاد خود می نشست و هنگام نوشتن استاد، تمام حواسش را به قلم و حرکت دست او معطوف می کرد. وقتی استاد می نوشت، در خیالش بال هایی ناپیدا او را به سمت لذتی درک ناشدنی پرواز می داد.

محمد، هر روز مشق هایش را به استاد می داد، استاد آنها را تصحیح می کرد. زیر بعضی از کلمات ، کلمه را دوباره می نوشت ، ضعف های کار را توضیح می داد و عقیده داشت :خطش وحشی است و باید رامش کند، بدون قاعده و قانون نوشته، باید به خط استاد نگاه کرده و جزئیات رادقیق اجرا کند، نه کم و نه زیاد.»

سه سال از شاگردی محمدرضا گذشت ، به قول استاد ، خطش رام شد و شکل و شمایلی پیدا کرد. او بدون ذره ای تردید، هر روز ساعت ها مشق می کرد، هم مشق نظری (سیر در خط استاد) و هم مشق قلمی (بر روی کاغذ قلم می زد و به سطر نویسی و سیاه مشق می پرداخت) روزها با قلم کتابت، مشق خفی و ریز و شب ها با قلم درشت، مشق جلی می کرد.

گذر زمان محمدرضا را از خوشنویس ناشی و تازه کار چند سال پیش که حروف و کلمات را با ذوق و سلیقه شخصی می نوشت(بدون رعایت تناسبات و نسبت های خط )، به شاگردی در پایه استاد تبدیل کرد. آخرین مشقی که به استاد نشان داد، مورد تمجید او قرار گرفت و به او گفت: از این به بعد جستجو کن و از آثار استادان قدیم، نکته هایی تازه بیرون بکش و در نهایت خطی بپرور، که بدون امضا معلوم شود خط توست.

از آن به بعد از هر کس که در خوشنویسی سر رشته ای داشت ، سراغ مرقعات ( مجموعه ای از آثار خط یا نقاشی که به شیوه ای هنرمندانه کنار هم قرار گیرد) استادان گذشته را می گرفت. با این که خرید اغلب مرقعات و قطعات برای او ناممکن بود، اما تا جایی که دخلش اجازه می داد، آنها را خریداری می کرد و بقیه را از دیگران به امانت می گرفت ، تا از روی آنها مشق کند. محمدرضا از آثار استادان درگذشته، بیشتر از همه به خط میرعماد الحسنی علاقه داشت ومناسب ترین خط را، خط میرعماد می دانست. او هنگامی که شنید روی سر در یکی از حمام های قزوین، کتیبه ای به خط میرعماد وجود دارد، به قزوین رفت.

محمدرضا کلهر در سال 1264 (ه. ق) پیغامی از طرف دربار دریافت کرد که برای تعلیم خط به ناصرالدین شاه راهی دربار شود. در مجلسی که برای معرفی او به شاه ترتیب دادند، امیر کبیر صدراعظم و چند نفر دیگر حضور داشتند. امیر به گرمی از 'کلهر' استقبال کرد و قرار شد هر هفته در دو جلسه به شاه تعلیم خط بدهد. شاه به خوشنویسی علاقه داشت، اما با تنبلی مشق می کرد. گاهی وقت ها که میرزا برای تعلیم می رفت، شاه به بهانه ای واهی از گرفتن سرمشق امتناع می ورزید.

در همین روزها نوروزعلی هم به تهران احضار شد تا در دربار، به عنوان میرشکار سلطنتی خدمت کند. چند صباحی که گذشت، محمدرضا به اصرار برادر راهی ایل و دیار شد. دختری که مادرش برای او نامزد کرده بود، مورد پسند او نیز واقع شد و ازدواج سرگرفت.

بعد از ازدواج، ناصر الدین شاه به او پیشنهاد کرد، به دارالطباعه (به ریاست محمد حسن خان) برود و حقوق بگیر دائم آنجا شود. اما کار در دربار با روحیه محمدرضا سازگاری نداشت، با اینکه روزگار به سختی می گذرانید، اما خم به ابرو نمی آورد و زیر بار منت نمی رفت.

پس از چندی به منظور تعلیم خط به دو پسر قوام الدوله (از منشیان میرزا آقاخان نوری صدر اعظم ناصر الدین شاه) به منزل او رفت. برایش حجره خصوصی ترتیب دادند. حقوق خوبی هم دریافت کرد. در آنجا به عادت همیشه تا دیر وقت در پرتو نور چراغ های گردسوز، در همان حجره مشق می کرد. یک شب از خستگی قلم در دست، سرصفحه مشق به خواب رفت. بعد از لحظاتی بیدار شد و مشق کردن را ادامه داد.

او متوجه شد که ضرباتی به شیشه پنجره می خورد. با دقت بیشتر توانست شبح صورت قوام الدوله را پشت پنجره ببیند که به او نگاه می کند. قوام به او گفت: کاشکی من هم صاحب چنین خط زیبایی بودم ! محمدرضا گفت: از عدالت خدا دور است که این همه مال و منال و خدم و حشم به تو داده، خط مرا هم به تو بدهد. سگرمه های قوام در هم کشیده شد و بدون اینکه چیزی بگوید رفت. فردای آن روز محمدرضا اسبابش را جمع کرد تا آنجا را ترک کند.

کلهر در سال 1300 به رغم نفرتی که از همراهی با شاه داشت، وقتی از اعتماد السلطنه شنید که سفر مشهد مقدس در پیش است، به شوق زیارت حرم امام رضا (ع) همراهی با کاروان شاه را قبول کرد. طی سفر، اعتمادالسلطنه رومه ای به چاپ رساند که میرزا کتابت متن آن را به عهده داشت. به تدبیر اعتمادالسلطنه، تمام وسایل چاپ سنگی همراه کاروان بود و هر چند روز یک بار، متن سفر نامه و گزارش های روزانه، نوشته شده و در شش یا هفت صفحه، به شیوه چاپ سنگی منتشر می شد. رومه، قطعی به اندازه یک ورق داشت و شماره اولش، در روز یکشنبه یازدهم شعبان 1300 (ه.ق) در دماوند و شماره دوازدهم آن در روز یکشنبه دوازدهم ذی الحجه در خاتون آباد، پنج فرسنگی تهران، منتشر شد.

ه سبب قحطی که سراسر تهران را فرا گرفته بود، کلهرهم به دلیل گرسنگی های دراز مدت، لاغر و تکیده شد. دائم چرت می زد. صداها را به سختی می شنید. نفس هایش به سختی بالا می آمد ، اما کم کم کند شد ، قلبش از تپش باز ایستاد و چشم هایش به افقی دور خیره ماند و در چنین روزی چشم از جهان فرو بست. در روزگار نامردمی ها، شیخ هادی نجم آبادی با تعدادی از یاران با وفا، بر جنازه میرزا محمد رضا کلهرنماز خواندند و او را در قبرستان محله حسن آباد، به خاک سپردند.

میرزا محمد رضا کلهر در خط نستعلیق بعد از میرعماد قزوینی بهترین خطاط به حساب می آید و او را از میر عماد کمتر نمی باشد. او را مردی درویش منش ،خوشخوی ، سبکروح و بذله گو می دانستند. محظری مطبوع و طلعتی محبوب داشته است.

از میرزا محمد رضا کلهر، دو دسته آثار باقی مانده است:

الف) آثار چاپ سنگی عبارتند از: مخزن الانشاء، قسمتی از دیوان فروغی بسطامی، قسمتی از ریحانه الادب ذکاءالملک فروغی، قسمتی از دیوان قاآنی، منتخب السلطان سعدی و حافظ، مناجات خواجه عبدالله انصاری، رساله غدیریه، فیض الدموع، نصایح الملوک، قسمتی از سفرنامه کربلای ناصر الدین شاه، رومه اردوی همایون و قسمتی از رومه شرف.

ب ) آثار دست نویس آن استاد عبارتند از: مخزن الانشاء، فیض الدموع، گاهنامه ها و تقویم ها، خواص السور (در حاشیه و متن قرآن مجید)، سیاه مشق ها، فرامین، مناشیر و عریضه های گوناگون.

کلهر انجمن خوشنویسان ایران

کلهر انجمن خوشنویسان ایران

کلهر انجمن خوشنویسان ایران


میرعماد حسنی

استاد میر عماد حسنی

میرعماد الحسنی سیفی قزوینی از مشهور ترین خوشنویسان تاریخ هنر ایران است که توانست پایه خط نستعلیق را چنان مستحکم نماید که تمام صاحب نظران خطوط اسلامی آن را عروس خطوط نامیدند . قلم او بیشترین تاثیر خود را در عرصه خط نستعلیق گذاشته است . زندگی او در تذکره ها و رسالات و متون مختلف آمده اما گوشه های پنهان زندگی او همواره ناشناخته مانده است . 

 

 در لغت نامه دهخدا آمده است :

عماد قزوینی خطاط مشهور ( 961-1024 ) نام او عمادالملک قزوینی حسنی بود و در خط نستعلیق دستی توانا داشت . خط میر برای حسن خط مثل بوده است و برخی خط او را برخط میرعلی هروی ترجیح میدادند .در سال 1024 ه.ق شاه عباس صفوی وی را متهم به پیروی از مذهب تسنن نمود و امر به قتل او شد وی در آخرین شب ماه رجب همان سال در راه حمام بقتل رسید . گویند میرزا ابوتراب خطاط اصفهانی شاگردش جنازه او را در دروازه طوقچی دفن نمود و چون میخواستند برای او مقبره ایی بسازد مانع شدند . فرزندان و یاران او را هم طرد کردند و همگی به هندو روم پناه بردند خاندان او همگی در خط سر آمد بودند .

بنا به گفته خانم آن ماری شیمل در کتاب خوشنویسی و فرهنگ اسلامی میرعماد در سن 8 سالگی شروع به آموزش خط نمود .

دکتر مهدی بیانی استاد دانشگاه در مورد تاریخ تولد و سالهای زندگی او میگوید :

از ترجمه مورخین و تذکره نویسان میآید که میر در سال 1027 در اصفهان بقتل رسید و بیشتر تذکره نویسان همین تاریخ را نقل کرده اند . اما مستقیم زاده تاریخ مرگ میر را بسال 1024 میداند. این قول بیشتر از جانب صاحب عالم آرای عباسی است که معاصر با میرعماد میباشد و بیشتر صحیح است . سن میر 63 بود که به تاریخ 961 هم میرسد .

میرعماد در قزوین متولد شد و دوران کودکی و نوجوانی خود را در قزوین گذراند و برای تکمیل هنر خود به تبریز سفر کرد . در مورد سالیان اولیه زندگی او و آغاز یادگیری اش در قزوین سخنان زیادی به میان است اما هیچ کدام قطعی نیست .

 

در تذکره خط و خطاطان آمده است :

در ابتدادر شهر قزوین شاگرد عیسی رنگ کار بود و بعد در سلک شاگردان مالک دیلمی در آمد . بعدها شهرت ملا محمد حسین تبریزی را شنید و به تبریز سفر کرد و شب و روز به مشق خط پرداخت .

در کتاب مرقع گلشن نوشته مهدی بیانی آمده است : میرعماد نزد دو تن از استادان خط تعلیم گرفت و پس از اندک زمانی دو استاد تعلیم میررا نزد خود لازم ندانستند .

دو استاد اصلی میر مالک دیلمی و محمد حسین تبریزی است و عیسی رنگ کار و حتی بابا شاه اصفهانی هم نمی توانند جزو استادان او باشند . زیرا عیسی خوشنویس از رکابداران شاه طهماسب اول صفوی بود و بعید است که پس از 54 سال سلطنت شاه وی حیات داشته باشد خصوصا که صاحب گلستان هنر نقل میکند که او در آخر عمر متولی امامزاده ایی در گناباد شد و در سال 984 در گذشت . همچنین بابا شاه بسال 996 در اصفهان فوت کرد و میر 12 سال بعد از او به اصفهان رسید .

بیشتر تذکره نویسان عقیده دارند که میر از روی خط باباشاه و میرعلی مشق میکرد که این مورد صحیح است .

دکتر بیانی در کتاب سیر احوال و آثار خوشنویسان میگوید :

مالک دیلمی بسال 966 در گذشت و میر در آن زمان کودکی 5 ساله بود . اما در استادی محمد حسین تبریزی شکی نیست . گویند میرعماد برای تعلیم خط نزد او رفت تا روزی پس از ممارست و مشق خط های بیشمار قطعه ایی نوشت و به نزد استاد برد . محمد حسین چون آن را دید به میر گفت اگر چنین توانی بنویس و گرنه قلم فرو گذار و چون میر به استاد گفت خود نوشتن او خط و میر را بوسید و گفت که تو از امروز از استادانی . این سخن به منزله جواز و تصدیق حسن خط میر عماد است .

میرعماد پس از طی مقدمات خط در قزوین برای تکمیل آن عازم بلاد دیگر شد تا عاقبت به در بار صفوی راه یافت .

به قول صاحب گلستان هنر میر ابتدا برای زیارت خانه خدا به مکه سفر کرد و صاحب تذکره خط گوید محمد هلال بن نجم الدین از بزرگان شام به نیت فراگیری مقدمات نستعلیق در این سفر همراه او بود . در مراجعه به ایران در سلک هنرمندان کتابخانه فرهاد خان قرامانلو که از بدو سلطنت شاه عباس اول مصدر مشاغل لشکری و کشوری بودند قرار گرفت و چند سال در تمام مدت حکومت فرهاد خان در سمنان و دامغان و طبرستان و بسطام و خراسان همراه و ملازم او بود تا بسال 1007 ه.ق فرهاد خان بدست الله وردی خان از سرداران شاه عباس بقتل رسید و همان زمان میر از خراسان به قزوین بازگشت و بقول کلمان به گیلان رفت و دوباره به قزوین بازگشت و مقیم شد این دوران مصادف با سلطنت شاه عباس است که اصفهان بصورت یکی از زیباترین شهرهای ایران در آمده بود . مرکزیت هنری این شهر باعث شد تا میرعماد در سال 1008 ه.ق برای خدمت به شاه عباس راهی اصفهان شود . به محض رسیدن او به شهر عریضه ایی نوشت که در مرقع گلشن به بیان کامل متن نامه پرداخته شده است .

 

شاه پس از استحضار از مضمون نامه و اطلاع از هنر میر او را به دربار فرا خواند و مورد لطف و عنایت خود قرار داد میرعماد به شکرانه این مرحمت شاهانه قطعات خط با اشعاری در مدح شاه نوشت و تقدیم نمود .

میرعماد پس از اقامت در دربار شاه به لطف و عنایتی که در حق او میشد مفتخر گردید و با اخلاق کریمه خود مورد ستایش شاه ونور چشم او گردید . این مورد باعث حسادت و فتنه و عداوت شد تا جایی که میر بخاطر نامردی ها با سرودن اشعاری گله مندی های خود را ابراز داشت . این فتنه ها باعث کم رنگ شدن محبت شاه نسبت به میر گردید و در عوض علیرضا عباسی مورد تفقد شاهانه قرار گرفت محبوبیت علیرضا عباسی نزد شاه به حدی شد تا جایی که شاه شمعدان بدست بالای سر او ایستاده تا وی مشق خط نماید . این عمل شاه باعث دلگیر ی میرگردید پس خطاب به شاه شعری بخط خود نوشت و فرستاد . این کدورت به حدی بالا گرفت که زبان میر نسبت به شاه نیش دار تر و کینه توزانه تر شد . کینه حسودان بجایی رسید که اشعار میرعماد را که در نکوهش شاه سروده و نوشته بود را به سمع و نظر شاه عباس برسانند . شاه از کرده میر ناراحت شد و برای صحت ادعای دیگران 70 تومان فرستاد و در خواست کتابت شاهنامه را بنمود . پس از یک سال شاه پیکی فرستاد و در خواست کتاب را نمود میرعماد 70 بیت را که نوشته بود ارسال نمود و و در جواب پیغام شاه میگوید :

بگویید وجه سر کارزیاده براین کفایت نکرد و مقدار پول به اندازه ابیات نگارش شده است . شاه از این عمل برآشفت و ابیات را پس فرستاد . میر کلیه ابات را با قیچی برید و هربیت را به مبلغ یک تومان به شاگردان خود فروخت و پول شاه را پس فرستاد . این عمل میرعماد باعث نفرت شاه از میرعماد گردید . از دیگر دلایل نفرت شاه از میر مذهب تسنن او ست .

 

در کتاب احوال و آثار خوشنویسان آمده است :

چون میرعماد به تسنن مشهور بود و شاه نسبت به تشیع تعصب داشت این مورد باعث مزید علت شد که در نهایت منجر به قتل میرعماد گردید . گویند شاه فریاد کشی و گفت : ( کسی نیست مرا از دست این مرد خلاص کند ) یا ( کسی نیت مرا از دست این سنی نجات دهد ) یا ( کسی نیست این مغرور را بکشد ) یا ( ما یک تن قزوینی ندیدیم که یک ذرع دم داشته باشد ) . مقصود بیک مسگر قزوینی رئیس قبیله شاهسون قزوین بقول صاحب آرای عباسی در آخرین شب ماه رجب 1024 که میرعماد از راه حمام بنا به دعوت مقصود بیک بخانه او می آمد جمعی از اوباش و ارازل را وا داشت که در تاریک شب او را به قتل برسانند .

در تذکره خط و خطاطان میرزا حبیب اصفهانی آمه است که مقصود بیک از دوستان میر بود که به تحریک شاه این کار را انجام داده است . برخی هم بر این عقیده بودند که خشم شاه در ادای این جملات مرگ میر نبوده است زیرا وقتی شاه از قتل میر خبر دار شد بسیار ناراحت شد و دستور قصاص قاتل را صادر کرد . اما علی قلی خان واله عقیده دارد که قتل میر به اشاره و فرمان شاه بود . جسد مثله شده میر به مدت چند روز روی زمین بو و کسی جرات خاکسپاری را نداشت تا اینکه مری او میرزا ابوتراب وی را در مسج مقصود بیک واقع در دروازه طوقچی اصفهان بخاک سپردند در این زمان به دستور شاه بر جسد او احترام گذاشته و گروهی از شاگردان و امرا و شاهزادگان در آن مراسم شرکت داشتند .

مدتی بعد خبر قتل میر به سراسر ایران و بلاد اطراف رسید و بویژه در هند و عثمانی که شیفته خط میر بودند مراسم سوگواری بپاشد . جهانگیر شاه هند از روی تاسف اعلام نمود اگر میر را به من داده بودند هم وزن او طلا میدادم . ابوتراب در وصف استاد خود شعری سرود و سنگ قبری با خط خود برای مزار میر تهیه کرد اما موفق به نصب آن نشد تا عاقبت آن را بر قبر خود قرار دادند . پس از مرگ میر خاندان و شاگردان میرعماد از ترس شاه مخفی و یا به عثمانی و هند هجرت کردند و در آنجا مورد لطف شاهان قرار گرفتند و در اشاعه خط نستعلیق ایرانی در خارج مرزهای ایران سهم بسزایی داشتند .

 

نام و لقب میرعماد :

میرعماد از سادات سیفی حسنی وبا کنیه قزوینی است و چون پیرو مسلک عمادالملک بود این لقب را به خود گرفت . دکتر بیانی به این نظریه با دیده تردید مینگرد و میگوید :

عموم تذکره نویسان او را بنام میرعماد میخوانند و واضح است که در زمان حیات هم به این نام معروف بود .

مستقیم زاده در تذکره تحفه الخطاطین اسم او را محمد و پدر ش را حسین مینامد .

 

عبدالمحمد خان و کلمان هوار و مستقیم زاده بیان میکنند :

میرعماد به دلیل لقب حامی خود عمادالملک از بزرگان صفوی لقب عماد را برخود نهاد . دکتر بیانی میافزاید که لقب عماد الملک مربوط به شخص میرعماد است . زیرا 9 فقره از آثارش با نام عمادالملک رقم خورده است .

در یک نسخه از تکلمه النفخات عبدالغفور لاری میر عماد در حواشی آن نسب خود را چنین بیان کرده است :    ( عماد بن ابراهیم الحسنی )

نسبت سیادت میر را همه تذکره نویسان حسنی دانسته که از خاندان سیفی قزوین بوده است و در دستگاه دولتی صفوی مصدر کتابداری ومستفی و دارای پایه بلند بوده اند . نام میرعماد جلالالدین محمد خوش نویس و پدر ش میر شریف از بنی اعمام قاضی جهان سیفی قزوینی وزیر شاه طهماسب صفوی و حسن علی سیفی جد میر را نام برده اند .

در مورد سیادت حسنی ا حسینی میرعماد شک هست . غلام محمد هفت قلمی و کلمان هوار و عبدالمحمد خان او را حسینی میدانند . اما به احتمال زیاد حسنی است . و گاهی حسینی یا حسنی رقم میزده است . اما در یک قطعه بنا به گفته دکتر بیانی نوشته شده ( مشقه عماد ثانی حسینی ) و شک بر طرف گردید یعنی قریب نیم قرن بعد از میرعماد شخصی بنام میرعماد الحسنی یا حسینی میزیسته است این مطلب از کتاب سرمایه ایمان تصنیف عبدالرزاق لا هیجی آمده که عبارت ( تمت الرساله سرمایه ایمان بعون الملک المثال بتاریخ روز دوشنبه 19 شره جمادی الاول سنه احدی و سبعین و الف . کتبه العبد عمادالحسینی ) است .

القاب میرعماد الحسنی : عماد – میرعماد – میر عماد حسنی – میرعماد الحسنی – میرعماد حسنی قزوینی – عمادالملک قزوینی – عمادالملک حسنی – عمادالملک حسنی قزوینی – عمادالحسنی قزوینی.

ویژگی اخلاقی میرعماد :

او مردی آزاده و بزرگ منش بود و هنر را برا یهنر دوست میداشت و برای رسیدن به حد والای هنر خود و دیگران را فراموش میکرد تا جایی که گویند مدت 3 سال سر خود را اصلاح نکرد . ارتباط او با شاگردانش در حد مرید و مرادی بود و برای او قائل به کرامات بودند . نصر آبادی از قول ابوتراب شاگرد میرعماد گفته است :

روزی در قهوه خانه نشسته بودم میرعماد با رشیدا خواهر زاده اش گذر کرد بخاطرم رسید اگر میر صفای باطن داشته باشد به قهوه خانه می آید . با اینکه چند قدم بیشتر نرفته بود برگشت قهوه خورد و گفت از این چیزها در خانه ما هم یافت میشود . ابوتراب تنبیه شد روز دیگر به خانه میر رفت و در بالاخانه او منزل یافت . بنا به اشعار میر برای شاه نشان میدهد که او تا حدود زیادی مغرور و طبع حساسی داشته است .

 

فرزندان و نزدیکان میرعماد :

 میرعماد پسری بنام ابراهیم و دختری بنام گوهر شاد داشت که از بیم شاه به عثمانی و یا هند هجرت کردند . پس از قتل میر جهانگیر شاه برخی از بستگان میر را مانند عبدالرشید دیلمی را پناه داد.

 

ویژگی خط میرعماد :

بنا به رای کارشناسان خط ایرانی در عالم نستعلیق از ابتدا تا کنون کمتر خطاطی یافت شده که خطش به استواری و قدرت و شیوایی قلم میر باشد . میر عماد زیبایی خط نستعلیق را به اعجاز رسانیده است .

بنا به گفته دکتر بیانی میر در لطف قلم و قدرت کتابت ید بیضا نمود و خط او بدون اصلاح استوار و خوش اندام است خفی را نمکین و جلی را استوار و شیرین مینوشت . زیبایی خط او عالم گیر شد و شعرا در وصف او شعر میسرودند از جمله میر عبدالغنی تفرشی از شعرای معاصر میرعماد در یک رباعی گفته است :

تا کلک تو در نوشتن اعجاز نماست        بر معنی اگر لفظ کند ناز رواست .

آوازه شهرت میر در زمان حیات و ممات عالم گیر شد و در بلاد هند و عثمانی آثار او را به بهای زر خرید و فروش میکردند و شاهان به داشتن آثار او مباهات داشتند .

از لحاظ اسلوب خط میر تابع شیوه میرعلی هروی بود که بعد از عزیمت به اصفهان به شیوه بابا شاه مشق نمود . عمده قطعات او در قالب چلیپا است که نحوه ترکیب بندی خطوط میر سرمشق تمام چلیپا نویسان است . او این فرن نوشتاری را به اوج رساند و شیوه سیاه مشق های او بعدها الگویی برا ی استادان قرون بعدی مانند میرزا غلامرضا در قرن 13 ه.ق گردید . 

 

استادان میرعماد :

در شناسایی اولین استاد میر هیچ اطلاعی در دست نیست . اما از آنجا که او از خانواده صاحب دیوان بوه است در میان افراد خانواده اش به او خط را آموزش دده اند . از استادانی که به منسوب کرده اند یکی عیسی بیک رنگ کار است . که این انتساب رد شد زیرا او در سال 981 ه.ق فوت کرده است . دومین استاد امیر مالک دیلمی است که در انتساب او هم شک نیست . ملا محمد حسین تبریزی دومین استاد میر عماد است .

میرعماد شاگردان زیادی تربیت کرد. ازجمله معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به این افراد اشاره کرد:
* نورالدین محمد لاهیجی (نورا)
* عبدالرشید دیلمی (رشیدا)
* میرابراهیم (فرزند میرعماد)
* گوهرشاد (دختر میرعماد)
* عبدالجبار اصفهانی
* محمدصالح خاتون‌آبادی
* جمالا (حاجی جمال بن ملک محمد شیرازی)
* نورای اصفهانی
* محراب بیک
* میر ساوجی
* میر یحیی اصفهانی
* علاالدین سبزواری
* درویش عبدی بخارائی
* میرمحمد مقیم تبریزی
* میرزاتقی مستوفی الممالک
* ابوتراب اصفهانی (ترابا)
* محمدصالح اصفهانی

میرعماد انجمن خوشنویسان ایران

میرعماد انجمن خوشنویسان ایران


استاد غلامرضا اصفهانی

میرزا غلام‌رضا اصفهانی (۱۲۴۶-۱۳۰۴ هجری قمری) از استادان خوشنویسی ایرانی و یکی از برجسته‌ترین خوش‌نویسان خط نستعلیق و شکسته‌نستعلیق بود. میرزا غلامرضا اصفهانی از معروف ترین خوشنویسان دوره قاجار بوده است. نام پدرش میرزا جان» بود و در جوانی به دربار محمد شاه و پس از آن به دربار ناصر الدین شاه راه یافت.

پدر میرزا در سال ۱۲۱۲ه‍.ق از اصفهان به تهران آمده و به کسب قنادی مشغول شد. از آن‌جا که با وجود چند فرزند دختر، هیچ پسری نداشته، به زیارت امام‌رضا(ع) مشرف شده و با توسل به آن حضرت خداوند در سال 1246 ه.ق. پسری به وی می‌دهد که به همین دلیل نام وی را غلام‌رضا نهادند.

 

میرزا غلام‌رضا اصفهانی (۱۲۴۶-۱۳۰۴ هجری قمری) از استادان خوشنویسی ایرانی و یکی از برجسته‌ترین خوش‌نویسان خط نستعلیق و شکسته‌نستعلیق بود. میرزا غلامرضا اصفهانی از معروف ترین خوشنویسان دوره قاجار بوده است. نام پدرش میرزا جان» بود و در جوانی به دربار محمد شاه و پس از آن به دربار ناصر الدین شاه راه یافت.

پدر میرزا در سال ۱۲۱۲ه‍.ق از اصفهان به تهران آمده و به کسب قنادی مشغول شد. از آن‌جا که با وجود چند فرزند دختر، هیچ پسری نداشته، به زیارت امام‌رضا(ع) مشرف شده و با توسل به آن حضرت خداوند در سال 1246 ه.ق. پسری به وی می‌دهد که به همین دلیل نام وی را غلام‌رضا نهادند.میرزا غلام‏رضا مردى مسلمان، عارف، ادیب، دلسوخته و اهل معنى و اعتقاد بود. غلام‌رضا در 5 سالگی به مکتب رفت پس از دو سال قادر به خواندن قرآن به‌تمامی شد. او در سنین پختگى و استادى هنر خود را توفیق خداوند عزوجل» میداند و آنجاییکه اوصاف هنرش را شرح می‌دهد، می‌گوید که نه از باب خودستایی است بلکه محض بروز فضل یزدانی و نفس مسیحایی است»

غلام‌رضا در ۵ سالگی به مکتب رفت پس از دو سال قادر به خواندن قرآن به‌تمامی شد. میرزا در خاطراتش می‌نویسد که در همان سال در رؤیایی صادقه به محضر امیرالمؤمنین علی(ع) شرفیاب شده و همین واقعه سیر زندگی او را دگرگون می‌کند. میرزا در قطعه‌ای به خط شکستهٔ خفی چنین می‌نویسد: قریب هفت‌سال از سنین عمرم گذشته در دبستان به خواندن قرآن اشتغال داشته. شبی به خواب، بزرگواری ارشادم نمود به تقبیل آستان شاه‌اولیا در دنبالش شتافتم. در گوشهٔ آن جا حضرت شاه اولیا ارواح العالمین له الفدا توقف داشتند. چون نزدیک‌تر شدم فرمود مشقت بیاور. علی‌الفور صفحه کاغذ و دواتی به حضور مبارک تقدیم نمودم. در وسط آن صفحه لام و الف و یایی نگاشته و فرمودند از این رو بنگار. فردای آن شب در دبیرستان معلم صورت خواب را سؤال نمود. این بندهٔ حقیر ماجرا کماجرا باز گفت. دیگر حقیر را به تحصیل خط واداشت.» و این آغاز کار خوشنویسی او بود.

میرزا پس از آن نزد میر سید علی تهرانی (پدر میرحسین خوشنویس مشهور) به‌تعلیم خط پرداخته تا جایی که در نه سالگی به حسن‌خط نامی می‌شود  و در طول عمر نچندان بلندش آثار بسیاری را آفریده که برخی از آن‌ها در زمرهٔ آثار ملی هنری کشور ثبت شده‌اند.

حاسدان و بدخواهان او را به بابی‌گری متهم کردند که شفاعت یکی از اعیان یا فرزندان ناصرالدین شاه او را از خشم شاه رهانید و از مرگ نجات داد.

میرزا غلامرضا که دیر همسر اختیار کرده بود در سال ۱۳۰۰ ه‍.ق هنگامی که ۵۴ ساله بود، صاحب فرزندی می‌شود که نامش را محمد رضا می‌گذارد. اما محمد رضا در سه سالگی ناگهان بیمار شده و فوت می‌کند و داغ بزرگی به جان میرزا می‌نشیند تا جایی که آرزوی مرگ می‌نماید و در جایی می‌گوید: پس از دیدین داغ و ناکامـی او مرا مرگ خوشتر ازین زندگانی» طولی نکشید که به آرزویش رسید و در روز پنج‌شنبه چهارم ربیع‌الثانی سال ۱۳۰۴ هجری‌قمری به سرای باقی کوچ کرد. او در باغ میرزا حسین خان سپهسالار در جوار حاج میرزا صفا در و در صفاییه ابن بابویه در چشمه‌علی شهر ری به خاک سپرده شد.

استاد غلامرضا اصفهانی

چشم در صنع الهى باز كن لب را ببند بهتر از خواندن بود دیدن خط استاد را 

استاد غلامرضا اصفهانی


آخرین جستجو ها

rilitisul موزیک : آهنگ : دانلود قیمت طلا و ارز lawmatersre Leon's game ytleapise کتابخانه شهدای شهباز شکار و طبیعت ایران sarroringi ematapex